ü امنیت شهری و مدیریت سالم
ü نقش پلیس
SECURITE URBAINE et BONNE GOUVERNANCE:
LE ROLLE DE LA POLICE
ترجمه: علی اصغرجمراسی
نویسندگان
1. دکتر موریس چالوم – Maurice Chalom- ، فارغ التحصیل دانشگاه مونترال است . آقای دکتر چالوم بعنوان یک مدرس و یک کارشناس بیش از پانزده سال است که در عرصه های اجتماعی فعال می باشد . مشاور ارشد ‹‹انجمن مدنی خدمات پلیسی›› بوده و در اموری مرتبط همچون شهر نشینی ، خشونت ، سازمان دهی مجدد خدمات پلیسی در عرصه های محلی ، ملی و سطوح بین الملل صاحب نظر می باشد .
2. خانم لوسی لئونارد – Luce Leonard- عضو وزارت دادگستری کانادا ، او بعنوان یک جرم شناس با آکادمیها و سازمانهای دولتی کانادا ،مرکز پیشگیری از وقوع جرم و امنیت اجتماعی همکاری می کند . او در کمک به توسعه رویکردها و اقداماتی که مرتبط با جرم و رسیدگی به قربانیان می باشد ، فعال است .
3. آقای فرنز وندرزچورن – Franz Vanderschueren- ، او یک جامعه شناس است و از سال 1996 در ‹‹برنامه شهرهای امن تر›› بعنوان هماهنگ کننده برای مرکز ‹‹Habitat›› - وابسته به سازمان ملل – کار کرده و از سال 1992 مشاور فنی سازمان ملل در ‹‹برنامه مدیریت شهری ›› بوده است . این برنامه تحت مدیریت مرکز Habitat در نقاطی همچون آفریقا ، آسیا ، آمریکای لاتین و کشورهای عربی به اجرا گذاشته شده است . او پیش از این در پروژه هایی همچون ‹‹توسعه امور انسانی›› و ‹‹کاهش فقر›› در آمریکای لاتین ، آسیا و آفریقا فعال بوده و صاحب تالیفاتی در حوزه خشونتهای شهری و راههای دستیابی به عدالت برای فقرای شهری می باشد.
4. آقای کلود وزینا- laud ezina- ، او در مرکز بین المللی پیشگیری از جرایم ، مدیر بخش همکاریهای فنی است . او یک دانشمند امور سیاسی بوده و در عرصه امنیت شهری ، پیشگیری از جرم و روابط فرهنگی نیز صاحب نظر می باشد . وی برای مدت سیزده سال است که به مدیران ‹‹جامعه شهری مونترال›› مشاوره داده و در حال حاضر در بسیاری از برنامه های امنیت شهری و تبادل کارشناس بخصوص در آفریقا حضور دارد.
پیشگفتار
این اثرسعی دارد به مدیران محلی و ملی ، پلیس و سازمانهای اجتماعی و شهری که در راه ایجاد و توسعه امنیت در سطوح منطقه ای و شهری گام بر می دارند ، کمک کند . بدین منظور به بررسی چالشهای موجود در شهرهای نا امن که عمدتا پلیس و مدیران شهری با آنها مواجه هستند ، می پردازد . همچنین عکس العمل پلیس در مواجهه با این چالشها که بر اساس تجربیات نوین پلیس در کشورهای شمال و جنوب استوار است مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
در سالهای اخیر ، افزایش آشکار میزان جرم و بزهکاری در شهرها ،موجب گسترش احساس نا امنی ‹‹عدم اعتماد به پلیس›› شده است . این ‹‹بحران اعتماد به پلیس›› با به کار گرفتن سازمانهای رو به رشد خصوصی در مسائل امنیتی و کاهش میزان دخالتهای دولت تا حدودی تعدیل شده است ، اما بهر حال ، در شهرها ، نگرانی عمیق مردم نسبت به عدم توانایی پلیس در ایجاد امنیت در نقاط خاصی از شهر ، بخصوص در مناطق فقیر نشین همچنان مشهود است . برخی فرماندهان پلیس معتقدند که پلیس فقط باید با جرایم بزرگ که از توابع آن بزه کاری و هرزه گری است ، مقابله شدید کند . حال آنکه مردم از اینگونه رویکردها نگرانند (و برخورد پلیس با جرایم کوچک را نیز ضروری می دانند) . این در حالی است که فساد و سوء استفاده از قدرت منجر به بوجود آمدن وجهه ای منفی از پلیس نیز شده است .در مواجهه با نا امنی رو به گسترش و بحران ‹‹نقش پلیس در جامعه›› دولتها ،ادارات، پلیس و مقامات محلی به اهمیت ‹‹موضوع تمرکز زدایی در امنیت›› و نقش مهم دیگر سازمانهای مدنی و شهری در پیشگیری از جرایم پی برده اند . نهادهای محلی پیشگیری از جرم در کنار عوامل قانونی و انجمنهای شهری مجدانه می کوشند تا بر مبنای رویکردهای نوین راهکارهایی جدی برای مقابله با جرائم بیابند . این موضوع باعث شده تا آنان به ارزیابی مجدد نقش پلیس در چهارچوب ‹‹مدیریت شهری›› و ‹‹همکاریهای محلی›› بپردازند . بدین منظور لازم است تا همکاری نزدیک بین پلیس و مردم بعنوان یک‹‹ اصل›› مورد توجه قرار گیرد و در نتیجه احساس پاسخگو بودن پلیس در برابر مردم تعمیق گردد . رویکردهای جدید نیز موجب توسعه امنیت شهروندان در برابر مشکلات شده است . مشکلاتی از قبیل بزه کاری و هرزه گریهای کوچک و حمایت از گروههایی که در ریسک امنیتی به سر می برند .این تحقیق اگر به اهمیت ارتباط میان پلیس و مقامات و انجمنهای محلی در پیشگیری از جرم می پردازد ، در نتیجه پیشنهاد می گردد که ‹‹برقراری امنیت فقط وظیفه پلیس نیست›› و از موضوعات ‹‹مدیریت سالم ›› می باشد. به دیگر بیان این که ‹‹امنیت وظیفه همه شهروندان است ›› و با همکاری مشترک میان شهروندان و کلیه مقامات محلی باید پیاده گردد . اگر چه پلیس بخاطر تخصص و چهارچوبهای سازمانی مهمترین عضو جامعه است که به برقراری امنیت می پردازد .این کتاب همچنین به تجزیه و تحلیل‹‹ نقشهای گسترده پلیس ›› خواهد پرداخت .بطور مثال نیروهای ‹‹ایلواتی یر››- ILOTIERS- در فرانسه و یا ‹‹کوبانز››- Kobans- در ژاپن ، نمونه هایی بعنوان جایگزین روشهای سنتی پلیس هستند که در سطوح منطقه ای به برقراری امنیت مشغولند . این شیوه های جدید پلیسی ، بهرحال موجب تغییر نگرش و اصلاح فرهنگ ها میان پلیس ، مردم و مقامات کشوری خواهند شد .فرآیندی که نیازمند زمان ، سرمایه گذاری ، آموزش ، بسترهای عملی ، احساس همکاری و مسئولیت ، ارزیابی و چهارچوبهای قانونی لازم است .این اثر به بررسی بسترهای محلی بخصوص در کشورهای در حال توسعه نیز می پردازد . اینکه یک سیستم پلیسی جدید و موثر به چه نوع حمایتهای اجتماعی و به چه چهارچوبهای قانونی نیازمند است و از چه مراحلی باید گذر کند .
هدف این نوشته این نیست که یک شیوه منتخب به عنوان ‹‹الگو›› به پلیس و یا شهرداری دیکته گردد. بلکه برعکس به ارائه راهکارهای گوناگون مبتنی بر روشهای دموکراتیک می پردازد که منجر به اصلاحات موثر در برخی سازمانهای پلیس گردیده است . هدف دیگر کمک کردن به تحقیقاتی است که در صدد یافتن راه حلهای امنیتی محلی می باشد ، بخصوص کمک به حس مشترکی که در آن شهروندان ، مقامات محلی ، پلیس و دولت در کنار یکدیگر برای دستیابی به امنیتی پایدار تلاش می کنند .